محل تبلیغات شما
من یه دفترخاطرات زرد دارم. یه دفتر خاطرات زرد و زشت و احمقانه، با یه عکس مکش مرگ ما روش. از همون قماش عکس هایی که فقط به کار تور های شارلاتان مسافرتی که با قیمت های چسکی از روی شیکمشون وعده ی آنتالیا و بانکوک و پاتایا میدن میاد. عکس یه ساحل خز با یه چند تا صندلی چوبی روی اسکله؛ و با این همه فکر میکنم اگر درباره ی نخل های مست و پریشون و چتر های آفتابگیر عشوه گر توی عکس چیزی نگم، اصل مطلب رو ادا نخواهم کرد.

و استخون های فک من بافت شکننده ی گردنش رو محکم تر از قبل بین خودشون می فشردن.

افتادگی پلک راست، عرق کشاله ی ران و نعره ی قمری های پشت پنجره.

های ,یه ,عکس ,ی ,روی ,زرد ,با یه ,نخل های ,های مست ,ی نخل ,درباره ی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اشعار الشاعرمحمد ابولیماء الفرحانی